الینا جانالینا جان، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 24 روز سن داره
یسنا جانیسنا جان، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 19 روز سن داره

الینای من

2 ماهگی الینا

دختر ناز مامان و بابا 2 ماهگی رو تموم کرد و وارد 3 ماهگی شد. وزن: ٤٣٥٠  قد: ٥٧ دور سر: ٣٨ عسل مامان الان می تونه این کارا رو بکنه: 1. من و بابایشو کاملا میشناسه 2. فقط وقتی که گرسنه میشه گریه میکنه 3. وقتی باهاش حرف میزنیم می خنده ولی بیصدا 4. صدای آغغغغغغا و آووووووووو از خودش در میاره وقتی که ما هم این صداها رو در میاریم کلی خوشحال می شه 5. وقتی که خوابیده براحتی سرشو این ور و اون ور میکنه 6. وقتی میخوابونمش دست و پاهاشو مدام تکون میده و میخواد که بلندش کنیم 7. یه وقتایی ذوق میکنه
13 اسفند 1390

الینا جون به دنیا اومد

اسم: الینا خانوم روز تولد: سه شنبه 13 دی 90 محل تولد:یزد ساعت تولد: 12:30 ظهر وزن: 2700 گرم قد: 50 سانت دور سر: 35 سانت نوع زایمان: سزارین بالاخره بعد از 38 هفته و 5 روز(2 روز زودتر از روز موعود) الینای ما به دنیا اومد دختر گلم همه وجود و هستی ما ، من و بابایی ورودت رو به زندگیمون خوشامد می گیم امیدواریم بتونیم پدرومادر خوبی برات باشیم و انشا الله که تو هم فرزند صالحی برای ما باشی . عاشقانه دوستت داریم. ...
8 بهمن 1390

مهمترین اتفاقات 9 ماه بارداری

سلام دوستای گلم امیدوارم که حالتون خوب باشه. فکر کنم این آخرین پستی که در دوران بارداری براتون میذارم. میخوام اتفاقات مهمی که تو این 9 ماه برا من و الینا خانوم افتاده رو براتون بنویسم.   90/2/10  چند روز بود که شک کرده بودم که شاید نی نی کوچولویی در راه باشه تا اینکه روز شنبه صبح زود یه بی بی چک گذاشتم و نی نی کوچولو  با یه خط پر رنگ و یه خط کم رنگ خودشو به منو بابا علی نشون داد. همین روز رفتم دکتر و دکی جون برای دوشنبه هفته دیگه آزمایش خون نوشت. 2/21  امروز بعد از ظهر رفتم پیش دکی تا جواب آزمایشو نشونش بدیم. دکی جون اولین سونو رو انجام داد و سن حاملگی رو 5 هفته و 6روز تشخیص داد...
10 دی 1390

الینای مامان در هفته 39

الینای مامان امروز 38 هفته رو تموم کرد و وارد هفته 39 شد من و باباییش واسه به دنیا اومدنش داریم لحظه شماری می کنیم. امیدوارم هر چه زودتر دخمل گلم دنیا بیاد و من صورت ماهشو ببینم. دیروز دختر گلم کلی منو بابا علی رو نگران کرده بود چون اصلا تکون نمی خورد ولی خدارو شکر امروزکلی برامون وول خورده. دیگه اینکه دیروز رفتم دکتر. دکی جون بازم سونو و معاینه کرد و گفت همه چی خوبه و هیچ مشکلی نداری صدای قلب الینا رو برام گذاشت. منو مامان بزرگش هم کلی ذوقیدیم. راستی دکی گفت انشا الله تا پانزدهم الینا خانوم دنیا میاد و گر نه باید هفدهم ساعت 8 صبح برم بیمارستان و بستری بشم ...
8 دی 1390

الینا در هفته 38

سلام دوستای خوبم دخمل مامان امروز 37 هفته و 3 روزشه یعنی من و الینا وارد هفته 38 شدیم. الان عسل مامانی بیشتر از 2700 گرم و 50سانتی متر شده . دخترم دیگه حسابی بزرگ بزرگ شده و همش تکون میخوره . از رو لباسم میشه تکوناش دید . الهی مامان فدای تکون خوردنات بشه .
4 دی 1390

پست اول(من و علی بدون الینا)

سلام!! این اولین پستی هست که توی وبلاگ دخترم با حضور همسرم میزارم. قراره از این به بعد و بعد از دنیا آمدن الینا خانوم همیشه مطالب و اطلاعات جدیدی که را جع به کودک و . . . بدست می آورم رو اینجا بنویسم البته با عکس و ویدیو و مطالب از خود دخملم!! امیدوارم که بتونم با کمک علی جون (همسرم) کارای مفیدی توی این وبلاگ انجام بدیم البته نظرات شما دوستان هم خیلی خیلی مهمه!
30 آذر 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به الینای من می باشد