یه اتفاق بد
دختر ناز و شیطون من چند وقتی بود که عادت کرده بود تو خونه شلوارشو در می آورد و دوست داشت بدون شلوار باشه.
یه روز خونه باباجونیش بودیم طبق معمول شلوار پاش نبود و زانوشو زد به قابلمه داغ .
اینم از عاقبت شلوار نپوشیدن
از وقتی پاش سوخته حتی برای عوض کردن پوشکش هم اجازه نمیده شلوارشو در بیارم و میگه: مامانی دست به پام نزن اوف شده چربش کن خوبشه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی